زخم يادگاري بر تن يادگارها
سوال اصلي اينجاست كه چنين رفتار ناپسندي از كجا سرچشمه ميگيرد؟ آيا ويژگيهاي ذاتي و رفتاري افراد در بروز اين پديده موثر است؟ آيا چنين پديدهاي ريشه در خصوصيات رواني افراد دارد يا بايد علت را در جاي ديگري جستجو كرد؟
ميل به جاودانگي
پديده نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي، عموما توسط افرادي صورت ميگيرد كه اطلاع كافي از اهميت حفظ آثار باستاني ندارند. ايرج ابراهيمي، جامعهشناس در اين رابطه به ايسنا ميگويد: ميل به جاودانگي به طور طبيعي در همه افراد وجود دارد و نميتوان كسي را يافت كه روياي ماندگاري نام خود را در تاريخ نداشته باشد.
به باور او، افراد براي پاسخگويي به اين نياز، ابزارها و بسترهاي مختلفي را مورد استفاده قرار ميدهند، برخي از افراد در قالب فعاليت در رشتههاي هنري به اين نياز پاسخ ميدهند و برخي نيز به نويسندگي يا هر موضوع ديگري كه به جاودانگي آنها كمك كند، روي ميآورند و متأسفانه بعضي افراد نيز يادگارينويسي روي آثار تاريخي را راهحلي براي ماندگاري نامشان ميدانند.
يادگاري روي يادگارها
نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي در چارچوب مفهوم «ونداليسم» صورت ميگيرد. ونداليسم بهمعناي تخريب كنترلنشده اموال عمومي است و نوعي ناهنجاري اجتماعي محسوب ميشود.
نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي، يكي از مصاديق ونداليسم بهشمار ميرود. اضافهكردن هر نوشتهاي كه در اصل اثر تاريخي تغيير ايجاد كند و موجب غيرطبيعيشدن اثر شود، رفتاري مخرب تلقي ميشود.
هوشنگ ثبوتي، كارشناس مرمت و بازسازي آثار تاريخي معتقد است اين پديده در جهان شايع است. او در ان رابطه به مهر ميگويد: يادگارينويسي روي آثار تاريخي، پديده نوظهوري نيست و گاهي روي بعضي بناهاي تاريخي جهان، يادگارنوشتههايي مشاهده ميشود كه قدمتشان با قدمت خود اثر برابري ميكند!
اگرچه قديميبودن يك يادگاري نوشتهشده روي اثري تاريخي حُسن محسوب نميشود، اما نشان ميدهد كه حتي در زمان ساخت و استفاده از بنا نيز افرادي اقدام به نوشتن يادگاري روي بنا كردهاند.
اين نكته محدود به نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي نميشود و طبيعت هم از اين مشكل رنج ميبرد. در برخي مناطق گردشگري طبيعي نيز برخي افراد اقدام به كندهكاري روي بدنه درختان كهنسال و حتي ديوارههاي غارها ميكنند و توجهي به سهيم بودن همه مردم در اين منابع طبيعي ندارند.
قانون داريم، مجري نداريم!
در كشور ما براي برخورد با تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي، خلأ قانوني وجود ندارد، اما ضمانت اجرايي
اينبخش از قانون تا چه حد است؟ آيا ميتوان برخورد قانوني را بهترين راه جلوگيري از تكرار تخريب آثار تاريخي توسط افراد دانست؟
اگرچه قانون ميتواند مانع از آسيبرساني به آثار تاريخي شود و برخورد قانوني با مجرمان، ابزاري براي كاهش جرم تلقي ميشود؛ اما پيشگيري از وقوع چنين اقداماتي موثرتر خواهد بود. برخورد قانوني، آخرين راهحل اين پديده است چراكه ممكن است آسيب واردشده به يك اثر تاريخي غيرقابل جبران باشد، لذا اقدامات براي پيشگيري از بروز رفتارهاي مخرب بايد در اولويت قرار بگيرد.
با وجود جرايم سنگيني كه براي تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي در قانون اساسي مقرر شده است، ضمانت اجرايي لازم در اينخصوص وجود ندارد.
برخي اوقات افراد نسبت به جرم بودن بعضي فعاليتهاي خود آگاهي ندارند، لذا قبل از اجراي اقدامات قضايي بايد زمينه براي اطلاعرساني در اين زمينه آماده شود.
نصب تابلوي يادگاري براي يادگارينويسان
بسياري از كارشناسان و جامعهشناسان و همچنين روانشناسان بر اين عقيدهاند كه با نصب تابلوهاي بزرگ در كنار بناها و آثار باستاني ميتوان از يادگارينويسي و كندهكاري جلوگيري كرد؛ همچنين اين تابلوها گنجينهاي از نظرات خواهد بود كه چه تعداد مراجعهكننده با چه اهدافي به آن مكان رفتهاند و البته يك روش آمار از بازديدكنندگان؛ چراكه در ايران، آمارهاي دادهشده هيچ گاه از صحت برخوردار نبوده است. برخي از روانشناسان معتقدند حكاكيكردن و نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي، در واقع به جنبه رواني افراد بازميگردد؛ چراكه در ناخودآگاه جمعي بشر كندن آثار وجود دارد!
اين روانشناسان معتقدند اين دسته از افراد به دليل نداشتن آموزش در مواجهه با آثار، كندهكاريهاي خودشان را جزء بزرگتري از آن اثر قرار ميدهند و با كاهش تنش و هيجان در واقع خود را جزو آن اثر ثبت و امضا ميكنند.
البته هستند كساني كه با آموزش مناسب وقتي با آثار تاريخي و باستاني برخورد ميكنند به جاي نوشتن يادگاري عكس ميگيرند و در وبلاگشان ثبت ميكنند.